اونوره دوبالزاک در ایران

نوع مقاله : پژوهش های زبان و ترجمه فرانسه

نویسندگان

دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

قرن نوزدهم فرانسه، به نوعی دوران شکوفایی ادبی است و این شکوفایی ادبی را وام‌دار مکتب‌ها و جریانات ادبی و البته پیشگامان آن‌هاست. پیدایش مکتب‌های ادبی متعدد، زمینة ظهور نویسندگان بزرگی را در عرصه‌های مختلف رمان‌نویسی، شعر، تئاتر و...، فراهم آورد که شهرت و تأثیر آن‌ها نه‌تنها در فرانسه که در سرتاسر جهان غیرقابل انکار است. شمار زیادی از شاهکارهای ادبی و شاعران و نویسندگان بزرگ این قرن به لطف ترجمه و مترجمان برای جهانیان و البته ایرانیان شناخته شده‌اند. مکتب رئالیسم در فرانسه با نام چند تن از نویسندگان پیوند خورده است. اونوره دو  بالزاک، یکی از معروف‌ترین نویسندگان و پیشگامان این مکتب به‌شمار می‌رود که واقعیت‌های اجتماعی عصر خود را در آثارش به تصویر کشیده است. جایگاه ویژة اونوره دو بالزاک در ادبیات فرانسه و البته در مکتب رئالیسم، ما را بر آن داشت تا در پی مطالعه و بررسی جایگاه این نویسنده در ایران باشیم. در این نحقیق خواهیم کوشید تا با بهره‌گیری از نظریة پذیرش به بررسی دلایلِ جایگاه عالی این نویسنده در جامعه ایرانی بپردازیم. نظریة پذیرش، نظریه‌ای منشعب از ادبیات تطبیقی و خواننده‌محور است که مقبولیت یا عدم مقبولیت نویسنده یا اثری خارجی را در جامعه بررسی می‌کند و در صدد کشف دلایل پذیرش آن‌ها بر می‌آید. بنابراین در تحقیق پیش رو، تلاش خواهد شد تا پس از ارائة آمار دقیق، به بسترهای پنهان ولی مؤثر در مقبولیت بالزاک که عمدتاً بسترهای اجتماعی‌فرهنگی هستند، نیز اشاره شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Honoré de Balzac in Iran

چکیده [English]

It is an undeniable fact that Honoré de Balzac was an influential and well-known writer of nineteenth century who was known as one of the founders of realism in Europe. He helped to establish the traditional form of the novel and is generally considered to be one of the greatest novelists of all time. The novel La Comédie humaine, which presents a panorama of post-Napoleonic French life, is generally viewed as his magnum opus. Iranians are familiar with Balzac thanks to translators and translated books. Many of Balzac's works have inspired Iranian and writers and they are a continuing source of inspiration. The aim of this study was to discover the reason of Balzac's reception in Iran since the publication of his first translated book (the Girl with the Golden Eyes and Colonel Chabert). We will represent and use the reception theory; moreover we will have a brief look at the list of his translated books into Persian considering the social and cultural condition of Iran.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Honoré de Balzac
  • realism
  • translation
  • Reception
بوباکور، س. (1391). بالزاک میان نوشتار و ثروت: تجربه زندگی. مطالعات زبان فرانسه، 3(6)، 29-36.
پروینی، خ.، و شکری، م. (1392). نظریة پذیرش در نقد ادبی و ادبیات تطبیقی. ادبیات تطبیقی (فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، 8(8)، 21-39.
تسوایگ، ا. (1383). سه استاد سخن (بالزاک، دیکنز، داستایفسکی). ترجمة محمدعلی کریمی. تهران: نی.
جواری، م. (1379). از یائوس تا پدیدة دریافت در ادبیات تطبیقی. پژوهش ادبیات معاصر جهان، (8)، 40-47.
حسن زاده میرعلی، ع. (1384). مقایسه تحلیلی رمان‌های ناتورالیستی نانا و رئالیستی باباگوریو، زبان و ادبیات فارسی، (4)، 99-121.
حیاتی آشتیانی، ک. و طالبی، س. (1391). بررسی تطبیقی دیدگاه‌های بالزاک و جمال زاده در دو اثر اوژنی گرانده و دارالمجانین. مطالعات ادبیات تطبیقی، 6 (24)، 63-89.
رنجبر، ا. (1387). مقایسه زنبق دره بالزاک با داش آکل هدایت. زبان و ادبیات فارسی، 51 (207)، 49-74.
سلیمی کوچی، ا. و اعلایی، م.(1392). بازگشت شخصیت‌ها در آثار مصطفی مستور: نوپرداز فن داستان‌نویسی بالزاکی. مطالعات زبان و ادبیات فرانسه، 4 (1)، 67-79.
سید حسینی، س. (1375). فرهنگ اصطلاحات ادبی. تهران: مروارید.
علوی، ف.و سعیدی، س. (1389). بررسی جایگاه زن در آثار واقع گرایانه جمالزاده و بالزاک. زن در فرهنگ و هنر، 1 (3)، 39-58.
فارسیان، م.ر. و قادری، ف. (1399). آلبر کامو در ایران. مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
لطفی پور ساعدی، ک. (1371). درآمدی بر اصول و روش ترجمه. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
لوکاچ، گ. (1384). پژوهشی در رئالیسم اروپایی (بررسی جامعه شناختی آثار بالزاک، استاندال، زولا، تولستوی، گورکی و...). اکبر افسری، تهران: انتشارات علمی فرهنگی.
ممتحن، م.، و لک، ا. (1392). نقش ترجمه در ادبیات تطبیقی و داستان‌نویسی معاصر. پژوهش‌های ترجمه در زبان و ادبیات عربی، 3(9)، 119-141.
نجفی، ا. (1365). مسئله امانت در ترجمه. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
Djavari, M. (2011). Pourquoi plusieurs traductions d’un texte litteraire?. Recherches en Langue et Litterature Françaises, 5(7), 1-10.
Iser, W. (1978). The act of reading a theory of aesthetic response. London: Routledge and Kegan Paul.
Kibedi Varga, A. (1981). La theorie de la litterature. Paris: Picard.
Sergent, L. (1950) »Balzac et la pharmacie. Histoire de la Pharmacie, 38(127), 49-59.
CAPTCHA Image